
«شگفتیسازی با چوب» بهترین عبارتی است که میتوان با آن هنر بانوی هنرمند در مصلای تاریخی را توصیف کرد. کافی است کمی از هیاهوی شهر فاصله بگیرید و بهسمت حاشیه خیابان مصلی و بنای تاریخیاش راه کج کنید تا به یکباره به دنیای دیگری وارد شوید؛ دنیایی که در هر گوشهاش به دور از ترافیک و شلوغی شهر هنرمندانی مشغول خلق اثرند.
بنایی که در قرنهای گذشته محل آمدوشد مسافران و زائرانی بوده که از بیرون حصار شهر به دروازه پایینخیابان میآمدند و اکنون اتاقکی در آن به کارگاهی تبدیل شده که در اختیار «میترا حیدری» است؛ هنرمند ۳۵ سالهای که با تکههای برش داده چوب اشیایی ماندگار مثل میز با طرح سنتی اسلیمی ختایی میآفریند که همین چند روز پیش ابوالفضل مکرمیفر، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی، از آن رونمایی کرد.
قاب نفیس قرآن با نقوش اسلامی و سنتی حاصل از هنر معرق چوب و جعبه بزرگ کتاب شاهنامه پرنقش و نگار یا تابلو چوبی پر از حس ضامن آهو و پاروان سهتکهای که نقوش هر بخش آن با قسمت دیگر عینا یکی است، از دیگر شاهکارهای هنری این بانوی هنرمند است.
در وصف درخشش هنر و سرانگشتان هنرمند این بانوی خوشذوق همین نکته بس است که آثارش را در نگارخانهها و نمایشگاههای صنایع دستی و دستسازههای چوبی کشورهای ترکمنستان و پاکستان و کاخ سعدآباد تهران و موزه نادری مشهد و خیلی جاهای دیگر در معرض دید قرار داده است.
در یکی از روزهای سرد زمستان پا به قلمرو این بانو که حالش با چوب، خوب میشود گذاشته و با این هنرمند جوان که معتقد است این روزها شناسایی آثار خلق شده با دست یا دستگاه حداقل برای افرادی که دور از این هنرند، چندان راحت نیست، برای معرفی بیشتر هنرش همکلام میشویم و حاصل آن را در ادامه میخوانید.
وارد بنای تاریخی مصلی میشویم. راه پله دوم ما را به سالن عریض و طویلی میرساند که میان آن ویترینی با دستسازههای چوبی نشان میدهد راه را درست آمدهایم. کمی جلوتر از غرفه معرق، در مجاورت آن کارگاه ساخت انواع سازهای سنتی و آموزش آن است. نوای خوش ۳ تار استاد تارساز سکوت مصلی را شکسته است.
موضوعی که میترا حیدری آن را در ساخت آثارش بیتأثیر نمیداند و معتقد است؛ موسیقی اصیل سنتی زنده در تار و پود وجود او و چوبهایی که قرار است کنار هم بنشینند رسوخ میکند و سرانگشتانش را بهسمت اثری سرشار از ذوق هنری هدایت میکند.
- ذوق هنری «میترا حیدری» در چه مقطعی از زندگیاش شکوفا شد؟
از دوره نوجوانی احساس درونیام به من میگفت هنر را ادامه بدهم و من به این ندای درون احترام گذاشتم و در دوره دانشآموزی در رشته طراحی فرش هنرستان مطهری درس خواندم. گرچه ذوق و علاقهام به هنر در همان کاردستیهای دوران کودکیام نشان میدادم وگاهی ساعتها برای هر کاردستی کاغذی یا چوبی وقت میگذاشتم.
- بعد از طراحی فرش وارد دنیای چوب شدید؟ دلیل انتخاب معرق چوب برای ادامه مسیر هنری چه بود؟
رشته دانشگاهیام صنایع دستی بود. در این رشته تحصیلی دانشجویان هنرهای مختلف که در زیرمجموعه صنایع دستی قرار میگیرند تجربه میکنند من هم گرایش بیشتری به این هنر داشتم. ناگفته نماند استادم «سروی» در آموزش فوت و فن معرق چوب و درنتیجه در علاقهمندیام به این هنر نقش بسزایی داشت. من هم با راهنمایی و کمک ایشان متوجه شدم در این زمینه استعداد خوبی دارم و آن را ادامه دادم.
- سبک سنتی هم برای کار با چوب برگزیدید؟
همینطور است. چون در طراحی فرش این نقوش سنتی را بهطور پایهای یاد گرفتهام و از طرفی به آن علاقهمندم. البته در برخی آثارم سبک رئال را هم تجربه کردم.
- مفهوم هنر معرق چوب از دید «میترا حیدری» چیست؟
ایجاد نقشها و طرحهای زیبایی است که از دوربُری هنرمندانه و تلفیق چوبهای رنگی روی زمینهای از چوب با پلیاستر شکل میگیرد و در آن همنشینی رنگها و ظرافت قطعات اهمیت بسزایی دارد.
- وقتی میخواهید چوبی را بتراشید همان لحظه به چه فکر میکنید؟
ارتباط احساسی با چوب برقرار میکنم، حرف میزنم، قربان صدقهاش میشوم و او هم به من پاسخ مثبت میدهد و هرچه در ذهنم دارم اجرا میکنم. جالب اینکه هر وقت حال روحیام خوب باشد ناخودآگاه ترکیب رنگ کارهایم روشن و شادتر میشود. وقتی روحیه غمگینی دارم بیآنکه همان لحظه خودم متوجه شوم رنگهای تیرهتر را انتخاب میکنم.
- خلق اولین اثرتان کجا و کی بوده است؟
«گرمای عشق» اولین کارم بود به سبک مینیاتور. استادم «سروی» وقتی میخواست آن را پلی استر بزند چند بار با الفاظ و عبارات مختلف تحسینم کرد و گفت خیلی تمیز کار کردهام.
- و آخرین اثرتان هم که مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی آن را رونمایی کرد؟
ایشان در حق من لطف داشتند و اثرم را که میزی در ابعاد ۶۰ در ۱۲۰ سانتیمتر است رونمایی کردند. در این اثر از طرح اسلیمی ختایی استفاده و بیش از ۱۵ چوب مختلف به کار بردم. رنگ چوبهای عناب و عرعر و گردوی سفید و اکالیپتوس و اقاقیا و زرشک و... استفاده کردم. واکنش آقای مکرمیفر هم جالب بود و پیشنهاد دادند برای ماندگاری بهتر اثر در قالب تابلو کار شود و من هم توضیح دادم خواستم هنرم را کاربردی نشان بدهم.
- نحوه اجرای طرح همین کار آخرتان چگونه است؟
آنهایی که با معرق چوب سر و کار دارند میدانند میتوان به ۲ شیوه مستقیم و غیرمستقیم کار کرد. اوایل به شیوه غیرمستقیم کار میکردم. یعنی طرح اولیه را که روی کاغذ میکشیدم بر تخته سه لا میچسباندم. بعد تخته سهلا را برش میدادم. اما در روش مستقیمی که در این چند سال گذشته کار میکنم و تمیزتر و حرفهایتر است هر قطعه را جداگانه برش داده و برکار سوار میکنم. براساس شمارهگذاری قطعهها آنها را کنار هم میچسبانم و طرحهای کوچک به دست آمده را بر کار طبق طرح اولیه کنار هم میچینم.
- در تمام طول فعالیت هنریتان کدام اثرتان را شاهکار میدانید؟
هنوز به مرحله خلق شاهکار نرسیدهام، اما اثر معرقم بر میزی که در ابعاد ۱۸۰ در ۲۲۰ سانتیمتر مربع در خانه ملک است و قرار است به موزه کوهسنگی منتقل شود، برجستهتر از بقیه آثارم است.
- ویژگی و امضای آثار هنرمند معرقکار مصلای تاریخی چیست؟
ببینید هر هنرمندی ردپا و اثرانگشت خود را در هنرش میگذارد. مثل شما که خبرنگارید بسیاری از نحوه نگارشتان متوجه میشوند این خبر از آن شماست. در هنر ما کسی که در این وادی است میتواند این نشانهها را ببیند. اما در کنار ترکیب رنگهای طبیعی چوب، استفاده از استخوان شتر یا صدف طبیعی لابهلای چوبها در برخی آثار مثل همین پاروان، زیبایی خاصی به آن بخشیده است.
- وقتی میخواهید چوبی را بتراشید در همان لحظات به چه فکر میکنید؟
نیازی به فکرکردن نیست. هر قطعه چوب خودش با من حرف میزند و میگوید چطور مرا بتراش. باید فقط صدایش را بشنویم و به نشانههایش توجه کنیم.
- از چه زمانی احساس کردید که به گفته خودتان میتوانید قربان صدقه چوبها بشوید و خودشان به شما بگویند آنها را چطور بتراشید و کنار هم بگذارید؟
از سال ۱۳۸۰ که وارد دنیای چوب شدم این اتفاق افتاده است، اما در این چند سال گذشته این احساس قویتر شده است.
- درجه هنری هم دارید؟
چون مدرک صنایع دستی دارم خیلی دنبال آن نرفتم.
- آثارتان را بیشتر در کدام نمایشگاه در معرض دید علاقهمندان قرار دادهاید؟
نمایشگاههای زیادی شرکت کردهام مثل نمایشگاه صنایع دستی تخصصی چوب کشورهای ترکمنستان و پاکستان و کاخ سعدآباد و نمایشگاهی در کاروانسرای خانات تهران و نمایشگاههای بینالمللی شهرهای مختلف کشور.
- حضور در این نمایشگاهها و موزهها چه آوردهای داشته است؟
کسب تجربه و سفر برای ارائه و معرفی اثر به ارتقای هنر و شخصیت هنری هنرمند کمک میکند و آنجاست که از واکنشهای تماشاچیان آثار و اظهارنظرهایشان دریچههای جدیدی از هنر به رویت گشوده میشود.
- قرارگرفتن آثارتان در جایی که هنرهای دیگر کلاسیک و کهن به نمایش گذاشته است، با اتفاق جالبی هم همراه بوده است؟
بله، یکبار یکی از آثارم را برای نمایش به موزه نادری بردند. چند ماه گذشت و من برای اینکه از اثرم عکس بگیرم به باغ نادری رفتم. مدیر آنجا دلیل اصرارم برای تصویربرداری از آن اثر را از من پرسید. وقتی متوجه شد اثر متعلق به خودم است لحظاتی از تعجب سکوت کرد و سپس گفت: تصور میکردم هنرمند این معرق چوب سالها پیش به رحمت خدا رفته است!
- آیا در کشور ما میشود به هنرهای چوبی به دید کسب در آمد نگاه کرد؟
خیلی زیاد نه. معمولا شغل دوم و سوم است. البته اگر هنرمند فقط نگاه درآمدزایی داشته باشد از حظ جنبههای معنوی هنر بیبهره میماند.
- به نظرتان عالم هنر و بهویژه هنرهای مرتبط با چوب این ظرفیت را دارد که در صورت جدی گرفتهشدن، بازار اشتغال را تکان بدهد؟
بله میشود، این هنر طوری است که میتوان کاربردیاش کرد. اینکه من میز را برای کار هنریام انتخاب میکنم دقیق مصداق همین سؤال شماست. خواستم هنرم را کاربردی کنم، اما متأسفانه مردم آنهایی که دستشان به دهنشان میرسد با هنر آشنا نیستند و کار اصیل به آنها معرفی نشده است. دلم به درد میآید که گاهی بعضی افراد حاضرند برای کارهای تقلبی مشابه کار دستی، پول آنچنانی بدهند، اما حاضر نیستند برای کار اصل و فاخر هزینه کنند. یکبار در نمایشگاهی بودم که روی قاب چوبی شطرنج نقش و نگار حک شده بود. مشخص بود تقلبی است. فروشنده اصرار داشت که همه این نقوش اصل و کار فلان هنرمند است و به بهایی ناچیز میفروخت. خب همین کارهای تقلبی و کپی، ذائقه بیشتر مردم را تغییر داده است.
- پیشنهادتان برای اینکه سواد هنری مردم افزایش یابد چیست؟
غرفههای نمایشگاههای مختلف را به دست هنرمندان واقعی بدهند، مستند بسازند و برای هنر تبلیغ کنند و این فرهنگسازی برای خرید اثر هنری یکشبه اتفاق نمیافتد. زمان میخواهد.
- چرا بنای مصلای تاریخی را برای کار انتخاب کردید؟
در این ۴ سالی که به مجموعه تاریخی مصلی آمدهام آرامش خاص آن مرا راضی
نگه میدارد. از طرفی مدیریت مجموعه آقای قاسمی هم هوای هنرمندان مجموعه را دارد؛ پیش از این هم در خانه ملک بودم.
- به کسانی که دوست دارند به عالم هنر معرق وارد شوند چه توصیهای دارید که مجبور نشوند نیمهراه رها کنند؟
باید ابتدا درباره هنر تحقیق دقیق بکنند اگر علاقه و صبوری دارند پا پیش بگذارند. البته باید از خود بپرسند که اصلا هدفشان از فعالیت در عالم هنرهای چوبی چیست. پاسخ به این پرسش مسیرشان را مشخص میکند. چنانچه صرفا نگاه درآمد محور دارند پیشنهاد میدهم وارد این هنر نشوند.
- آثارتان را میفروشید یا صادرات دارید؟
بخشی از کارهایم کار مخصوص به خودم است یعنی کار دل که هر هنرمندی دارد. برخی از آنها هم سفارش سازمان میراث فرهنگی است که در این نوع کار هم فارغ از سفارشیبودن سعی میکنم جنبه هنری اثر تقویت شود.
- حال خوب کار با چوب و نقش زدن بر آن برای شما بوده یا هنرجویانتان هم این احساس را تجربه کردهاند؟
معتقدم چوب موجود زنده است. آنهایی که با آن سر و کار دارند حالشان خوب میشود. نمونه عینیاش یکی از کارآموزانم پسری ۱۸ ساله و پشت کنکوری بود. در سانحهای وحشتناک دوستش جلو چشمانش از دنیا رفت. افسرده و پریشان بود. اوایل که به کارگاهم میآمد آنقدر استرس داشت که مادرش را هم با خودش میآورد. معرق چوب را به او یاد دادم. به جرئت میتوانم بگویم بعد از طی چند ماه دگرگون شده بود. هم هنر یاد گرفت هم حالش خوب شد و الان هم با آن به درآمدزایی رسیده است.
- علاوهبر چوب زیورآلات با تکنیک مشبک هم دیده میشود یا معرق فلز. اینکارها در امتداد هنرمعرق چوب است؟
کارهای چوب مشتریهای خاص خودش را دارد و دوست ندارم سِری کار کنم و آن را به بهای ناچیزی بفروشم. زیورآلات را برای این میسازم که از آن درآمد داشته باشم. تکنیک آن هم معرق مشبک با مواد اولیه برنج یا نقره است.
- مدتی هم با استاد قوامی قلمزنی روی مس و فلز را تمرین کردهاید؟
قلمزنی روی مس، تجربهای بود که در کنار استاد قوامی هنرمند اصفهانی ساکن مشهد داشتم و از شاگردیشان بسیار لذت بردم. استاد تأکید داشت بنا به استعدادم این هنر را ادامه دهم، اما علاقه اصلی من معرق چوب است و خواستم یادگیری این هنر به معرق چوب کمکم کند و از طرفی هنری دیگر را نیز یاد بگیرم. حتی طرحهای سنتی را به سبک ریزهقلم بر چرم هم اجرا میکنم که مشتریهای خاص خود را دارد.
- تفاوت صنایع دستی ایران با کشورهای دیگر چیست؟
در کشورهای دیگر ساده میپسندند و در کشور ما از دیرباز تاکنون به طرحهای شلوغ علاقهمندند.
- برای رونق فروش آثار هنرمندان پیشنهاد شما چیست؟
یک دندانپزشک ۲۰ دقیقه کار میکند پول آنچنانی دریافت میکند. اگر او برای تخصصش زحمت کشیده یا زمان میگذارد ما هم برای برش هر قطعه جانمان به لبمان میرسد، اما اقبالی به هنر و هنرمند نمیشود. مردم ما حاضرند برای یک لباس ۴۰۰ هزار تومان هزینه کنند، اما نوبت به خرید آثار هنری که میرسد مقتصدانه رفتار میکنند. اما خارجیها قدر هنر ایرانی را بیشتر میدانند و مبلغی هم بیشتر از هنر میپردازند. به نظرم فرهنگسازی باید شود و کارهای کپی و ارزان که با لیزر انجام میشود محدود شود، چون یک نوع خیانت در حق این هنر است.
- هنرمند جوان در مصلای تاریخی افق آینده هنرش را چگونه میبیند؟
دوست دارم روزی به جایگاهی که لیاقت یک هنرمند است برسم و تصور اقامت در کشورهای دیگر برای ارائه هنرم در ذهنم خطور نکند.
***
عقربهها ساعت ۱۵ را نشان میدهد. کم کم بلند میشویم تا حیدری تکههای آماده شده چوبی تابلو «رودابه و زال» را بچسباند؛ اثری که احتمالا سر از موزه فردوسی درمیآورد. راه رفته را دوباره باز میگردیم. صدای ساز استاد تارساز قطع شده است و بار دیگر سکوت عجیبی بر مصلای تاریخی چیره شده، اما اینبار جنس این سکوت، آرامش است؛ آرامشی که هنر هنرمندانش بخشیده؛ یکی با چوب و دیگری با فلز و آن یکی با کاغذ و گِل...
* این گزارش دوشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۷ در شماره ۳۲۴ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.